در نظامهاي
سرمايهداري كه جمهوري اسلامي نيز جزئي از آن است، طبقهي حاكمه تلاش بر آن دارد
تا دو طبقهي كارگر و متوسط را به نفع خويش مهار كند و در زير قدرت خويش بگيرد.
البته بخشي از همين طبقه متوسط همان طبقه كارگر مزدبگير ميباشد كه سرمايه داري
براي حفظ منافع خود، آنها را هدايت ميكند و هر كدام را به نوعي. در فيلم جدائي
نادر از سيمين، تا انتهاي فيلم مشخص نميشود كه شغل او چيست، اما آنچنان كه از
دارائيها، پوشش و ... او بر ميآيد، مشخص است كه او از طبقه متوسط آمده و
فيلمنامه بنا دارد تا انتهاي فيلم او و مقابل شهاب حسيني كه از طبقه كارگر ميآيد
در مقابل هم قرار دهد.
يك صف شويم
زنان بايد در صدر جنبش رهايي بخش باشند، چرا كه رهايي آنان همانا رهايي جامعه است.
۱۳۹۰ اسفند ۱۳, شنبه
۱۳۹۰ اسفند ۷, یکشنبه
پوشش اسلامی در ادارات دولتی در فروردین به اجرا در می آید
استاندار تهران با بیان اینکه اجرای طرح ساماندهی پوشش اداری باید مبتنی بر پذیرش اجتماعی افراد باشد، گفت: پوشش طراحی شده برای خانمهای شاغل در دستگاههای دولتی از جمله استانداری تهران از فروردینماه اجرا می شود.
به گزارش خبرنگارمهر، مرتضی تمدن در مراسم رونمایی از لباس فرم زنان شاغل استانداری و دیگر دستگاههای اجرایی تهران با تاکید بر ضرورت اهمیت تجلی فرهنگ در روشها و آثار زندگی گفت: طرح تحول اجتماعی از گامهای موثری است که برای توسعه فرهنگ در کشور به تصویب رسیده است.
محاکمه مهسال مهدی زاده در ارومیه
به گزارش هرانا، در این بیددادگاه که از ساعت ده صبح آغاز و تا یازده و نیم ادامه یافته است، مهسا مهدیلی به اتها"تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و به نفع گروه های معاند" محاکمه و در معیت وکیل اش موسی برزین خلیفه لی از اتهام وارده دفاع کرده است.
این اتهام به دلیل نگارش برخی مقالات و انجام مصاحبه با تلویزیون های متعلق به اپوزیسیون از سوی بیدادگاه مطرح شده است.
مهسا مهدی زاده (مهدیلی) بیستم مرداد ماه که جهت پیگیری وضعیت معلق دانشجویی اش به ارومیه مسافرت کرده بود، دستگیر و کلیه ی لوازم شخصی، مدارک شناسایی و پاسپورتش را ضبط کردند.
ماموران امنیتی همزمان به منزل پدرش در سلماس رفته و پس از تفتیش منزل، اقدام به ضبط کتاب ها و کیس کامپیوترش کردند.
مهدی زاده پس از انتقال به اداره ی اطلاعات ارومیه به مدت شانزده روز متوالی مورد بازجویی قرار گرفت و صرفا در این مدت امکان یک تماس تلفنی چند ثانیه ای با مادرش به وی داده شده است.
محاکمه نویسنده و فعال جنبش زنان در تبریز
شعبه اول دادگاه رژیم در تبریز، فرانک فرید، شاعر، نویسنده، مترجم و فعال جنبش زنان آذربایجان، با حضور تعدادی از زنان نويسنده و شاعر آذربايجانی، فعالان حقوق زنان و نيز وکلای زن محاکمه کرد.
وی در شهريورماه در جريان تظاهرات خيابانی به روند خشکاندن درياچه اورميه در تبريز دستگير و ۴۱ روز در "بازداشت موقت" بود. طی این اعتراضات حدود ۱۲ زن در تبریز دستگير شدند که در اين بين بهجت فرامرزی به شش ماه حبس تعزيری و ۲۰ ضربه شلاق، رقيه حسنزاده به ۹۱ روز حبس و۲۰ ضربه شلاق محکوم گشتند؛ سه نفر تبرئه شدند و دادگاه بقيه نيز هنوز تشکيل نشده است.
به گزارش هرانا، در بين زنان معترض دستگير شده چند چهره فرهنگی نيز دیده می شدند؛ از جمله منيره اکبر پوران، شاعر، مترجم، وبلاگ نويس و کارشناس ارشد زبان فرانسه، و فرانک فريد، شاعر، نويسنده، مترجم و فعال حقوق زنان، که تا کنون سه کتاب از آثار وی منتشر شده است.
با توجه به احکام سنگين حبسهای تعزيری و شلاق صادر شده توسط دادگاه انقلاب و دادگاه جزايی تبريز برای دستگيرشدگان اعتراضات یادشده، نگرانیهای زيادی وجود دارد که فرانک فريد و ساير زنان دستگيرشده نيز با احکام سنگينی روبه رو شوند.
۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه
چگونه در سينماي حكومتي زنان تبديل به فرشته مي شوند
در فيلم زنها
فرشته اند ساخته شهرام شاه حسيني مي بينيم، شخص منفي فيلم كه امين حيايي نقش آنرا
ايفا مي كند شوهر يك زن ثروتمند است و زن ظاهراً بي نهايت عاشق اوست، كه نقش اين
زن را در فيلم خانم مهتاب كرامتي ايفا مي كند، و در آغاز خيانت شوهر را به وي مي
بينيم و نيز اهانت هاي پي در پي شوهر به همسراش و از طرف ديگر وفاداري زن به وي،
سكانس خيانت شوهر به همسراش زماني اتفاق
مي افتد كه مهتاب كرامتي راهي سفر بوده و بدين دليل كه فرهاد يا همان امين حيايي
را تنها مي گذارد به شدت ناراحت و دلتنگ است، اما در همين حين سفر وي به دلايلي
منتفي شده و وي به منزل بازگشته و همسر را درون خانه با دوست خويش مي يابد كه 3
ساعت پيش از آنها جدا شده با اين توجيه كه كاري براي او پيش آمده است، بعد از ديدن
اين صحنه بين آن قطعاً درگيري ها بالا مي گيرد و براي حل اختلاف به دادگاه مي روند
و با توجه زن هنوز قصد طلاق گرفتن ندارد و مي خواهد به نوعي مرد سركش را به نوعي
سر جايش بنشاند.
شبنامه قيام چه مي گويد؟
يك. در بعد به خاك خون كشيده شدن خيزش تودهاي سال 88 به توسط نيروهاي كودتاگر آنچه كه براي ما همچون روز روشن، اين بود كه ما شكستيم، چرا كه ما پراكنده و سركوبگران و پليس تداوم يافتند، چرا كه سازماندهي شده در گردان ها و گروهانهاي خود بودند، ما مي خواستيم در برابر ماشين سركوب با قهرماني ايستادگي كنيم و چه روزگار خوشي بود با تمام شهادتهايش و هزينههايش، چرا كه روزگار شهامت بود و عروج انسانيت كه بالقوه قدرت اختيار خودمان را به مكانيزمهاي اجتماعي ميافزوديم، آري ما شكستيم چرا كه ما بر خلاف آنان(شما بخوانيد جنايتكاران) هيچ سازماني نداشته و تنها به اميد خشم انبوه شده در ناكجاآباد مبارزه گام برداشتيم و اما اين كفايت نميداد، ولي در مقابل آنها مي دانستند چه ميخواهند(استحكام حاكميت) و ما حتي نمي دانستيم كه از مبارزه چه امري را ميطلبيم و در بهترين حالت و اگر مسخ تبليغات كودتاگران ديروز (كه امروز نويد آزادي را آغشته با خون اكثريت جامعه ميدهند) نشده بوديم تنها ميدانستيم كه چه نميخواهيم.
اشتراک در:
پستها (Atom)