در نظامهاي
سرمايهداري كه جمهوري اسلامي نيز جزئي از آن است، طبقهي حاكمه تلاش بر آن دارد
تا دو طبقهي كارگر و متوسط را به نفع خويش مهار كند و در زير قدرت خويش بگيرد.
البته بخشي از همين طبقه متوسط همان طبقه كارگر مزدبگير ميباشد كه سرمايه داري
براي حفظ منافع خود، آنها را هدايت ميكند و هر كدام را به نوعي. در فيلم جدائي
نادر از سيمين، تا انتهاي فيلم مشخص نميشود كه شغل او چيست، اما آنچنان كه از
دارائيها، پوشش و ... او بر ميآيد، مشخص است كه او از طبقه متوسط آمده و
فيلمنامه بنا دارد تا انتهاي فيلم او و مقابل شهاب حسيني كه از طبقه كارگر ميآيد
در مقابل هم قرار دهد.