۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

چگونه در سينماي حكومتي زنان تبديل به فرشته مي شوند


در فيلم زنها فرشته اند ساخته شهرام شاه حسيني مي بينيم، شخص منفي فيلم كه امين حيايي نقش آنرا ايفا مي كند شوهر يك زن ثروتمند است و زن ظاهراً بي نهايت عاشق اوست، كه نقش اين زن را در فيلم خانم مهتاب كرامتي ايفا مي كند، و در آغاز خيانت شوهر را به وي مي بينيم و نيز اهانت هاي پي در پي شوهر به همسراش و از طرف ديگر وفاداري زن به وي، سكانس خيانت شوهر به همسراش  زماني اتفاق مي افتد كه مهتاب كرامتي راهي سفر بوده و بدين دليل كه فرهاد يا همان امين حيايي را تنها مي گذارد به شدت ناراحت و دلتنگ است، اما در همين حين سفر وي به دلايلي منتفي شده و وي به منزل بازگشته و همسر را درون خانه با دوست خويش مي يابد كه 3 ساعت پيش از آنها جدا شده با اين توجيه كه كاري براي او پيش آمده است، بعد از ديدن اين صحنه بين آن قطعاً درگيري ها بالا مي گيرد و براي حل اختلاف به دادگاه مي روند و با توجه زن هنوز قصد طلاق گرفتن ندارد و مي خواهد به نوعي مرد سركش را به نوعي سر جايش بنشاند.

در سكانس دادگاه چيزي كه مشاهده مي شود، زن مي نالد: شوهرش يك بچه فقير بوده و از كارگري و پادويي در مغازه ماشين فروشي و كارواش پدر او به جايي رسيده و تمام داريي كه في الحال دارد، دارئي مهتاب كرامتي بوده كه به نام وي ثبت كرده و اون نمك نشناسي مي كند، اين يعني اينكه فيلم مي خواهد به مخاطب بفهماند آدمهاي اين طبقه بي اعتبار هستند و وقتي به جايي مي رسند دست و پا تكان مي دهند.
زندگي كاراكتر ديگر فيلم كه نقش آنرا نيكي كريمي ايفا مي كند و در فيلم دوست مهتاب كرامتي است، شوهري داشته كه دكتر بوده و در جامعه شخص مرفهي محسوب مي شود، دكتر نقش شخصيت مثبت و قابل اعتماد فيلم را بازي مي كند، نيكي كريمي از دكتر جدا شده كه البته در آخر به اين نتيجه مي رسد كه دكتر مرد خوبي است و به قول خودش دكتر با مرد هاي بي سروپاي ديگر فرق دارد، اين جا دوباره نتيجه مي شود كه چون دكتر انسان تحصيل كرده اي بوده و از طبقه بالا مي آيد فردي درست كار و شايسته است، اما فرهاد كه از طبقات فرودست مي آيد شخصيت خائن فيلم نامه است و در آخر مهتاب كرامتي به كمك دوست‌اش(نيكي كريمي) موفق مي شود دارائي خود را باز پس بگيرد و بعد از بازپس گيري تمام دارائي ديالوگي به او مي گويد: الان درست مثل روز اولت هستي، آس و پاس، خيلي سبك شدي، فقط حواست باشه باد نبرتت.
فيلم اين پيام را به همراه  دارد كه، اگر فردي از طبقه محروم به موقعيتي برسد اين موقعيت از او باز پس گرفته خواهد شد و بهتر است مردم فرودست سوداي چنين چيزي را در ذهن نپرورانند و به تعبير حاكمين پاي خود را از گليمشان درازتر نكنند، البته بايد توجه داشت كه پدر ثروتمند مهتاب كرامتي در فيلم دقيقاً از طريق نا حق كردن حق كساني مثل فرهاد(امين حيايي) به چنين جايگاهي دست يافته و آنرا تداوم بخشيده است، قطعاً در جمهوري اسلامي فيلمي ساخته نمي شود كه بازتاب آن اين باشد كه شخصي مثل پدر ثروتمند مهتاب كرامتي با چه حق نا حق كردن هايي به چنين جايي رسيده و برخوردش و فكراش در مورد كساني كه براي او كار مي كنند به مانند شوهر دختر اش چگونه است، چرا كه اين مرد به عنوان يك حاكم همان نظام جمهوري اسلامي بوده كه نقش كثيف اش در جامعه چنين لاپوشاني مي گردد، و بر عكس فيلم هايي در سينما داريم كه نشان مي دهد طبقات محروم بي اعتبار اند و منتظر موقعيتي هستند كه به طبقات مرفه نارو بزنند و البته اين يك حقيقت مسلم است ولي در نظام حاكمه اين حق به عنوان يك عمل ناشايست قلمداد مي گردد و در ذهن مخاطبين چنين گنجاده مي شود.
فليم يك فيلم تجاري و گيشه پسند بود و بازيگران اش هم گيشه اي و پرمخاطب، مثل مهتاي كرامتي، امين حيايي، ليلا اوتادي و نيكي كريمي كه علاوه سابقه داشتن كارهاي خوب قبلي در اين فيلم گيشه اي به شدت كليشه اي ظاهر مي شود و نيز الباقي هم نقش هاي كليشه اي خود را در فيلم داشتند، جالب است بر خلاف قانون جمهوري اسلامي كه زن از كمترين حق آزادي برخوردار نيست و سي سال است كه سبمل شيطان بوده، حالا در اين فيلم و معصوم و حق به جانب شده است، اما بايد پرسيد كه چرا؟ زيرا اين فيلم بر خلاف اسم اش و آنچنان كه پيداست نه بناي نشان دادن زنان در برابر مردان كه بيشتر در تقابل قرار دادن طبقات محروم و طبقه حاكم اجتماعي را داشته و بدين شكل زن به عنوان نماينده طبقه حاكم كه قابليت بيشتري براي اثبات حقانيت حاكميت وحشي موجود را دارد در برابر يك مرد لمپن از طبقه محروم قرار مي گيرد و اين نكته نيز در فيلم پنهان گشته كه اگر مرد لمپنيسم و خيانت را پيشه مي كند در شرايطي كه حاكمين براي او ساخته اند چنين شده و بيشتر اين امور را مي توانسته در نمايشگاه پدر زن سابق خود آموخته باشد ولي بايد اذعان داشت كه آقاي شهرام شاه حسيني براي تبليغ چنين تفكر ارتجاعي اي در قالب يك فيلم نيز تا حدودي حرفه اي و مزدور بودن خود را براي حفظ وضع موجود كه چيزي نيست جز فقر مضاعف براي محكومين به اربابان خود خوب اثبات نموده است.
و نيز فيلم همچنان سعي دارد نشانگر اين باشد كه مردها اين طبقه هوسران بوده و نمي شود به اين طبقه اعتماد كرد، در صورتي كه ثابت بي اعتباري و هوسراني و كثافت كاري اگر هم در جامعه باشد از طبقه طرف طبقه حاكم به محكومين جامعه اعمال مي شود، و چنين جامعه ساخته دولت و حكومت ارتجاعي آنهاست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر